یه زمانی بود که بدون استثنا یه روز در میون میومدم اینجا. یعنی یه جوری بود برام انگاری که قانون دنیای مجازیم بود.

ولی دو سال پیش که زندگیم ریخت بهم، خونه ی مجازیمم باهاش خراب شد.

الانم همش دلم می خواد بیام اینجا و پست بدم ولی بعد میگم ولش کن.

کلا از وقتی درش رو باز کردم اوضاع برام بدتر شده به جای بهتر. هر وقت میام توی آمارم و میبینم شخمم زدن و دریغ از یه کلمه که آدم بفهمه وضعش چطوره، اصلا حالم بد میشه. از طرفی هم مرتب به خودم میگم نظر دیگران هیچ اهمیتی نداره. اول و آخرش کسی درکت نمی کنه و مهمم نیست که نکنه. اونا که توی زندگیت نیستن. تو هم توی زندگی اونا.

خلاصه که شاید مجبور بشم برای دوباره زنده شدن درشو ببندم. یه جورایی به خودم حق میدم چون به هدفم نرسیدم و الانم که بلاگ اسکای شده خونه ی دخترهای شوهر کرده. دوست مناسبی اصلا نمیشه که برام پیدا بشه چون دنیاهامون متفاوته.

خلاصه. ولش کنم اصلا اومده بودم یه چیز دیگه بگم.

شاید باورت نشه ولی دوباره دو شبه که دارم ورزش می کنم.

چرا شبا؟ چون خونه فقط اون موقع ساکته و راحتتر هم میشه خوابید و منم با هر ورزش میگرنی میشم نمی دونم چرا. خانوم ها هم بعد از غذا باید ورزش کنن تا بسوزونن برعکس مردا که باید شکم خالی باشن. این مسئله اثبات شده اس.

راستش من زیاد طرفدار ورزش نیستم. یعنی پروانه زدن و دراز و نشست و از این حرفها. من یوگاییم ولی خب چند وقته هر چی برنامه ی یوگا میگیرم ویدیوش رو برام نمی گیره و دلمو شکسته. توی تویوپ هم چیز جالبی پیدا نکردم و از دیلی یوگا هم خسته شدم. از برنامه های احمقانه هم متنفرم.

خلاصه. یه برنامه نصب کردم که مال خانوماس و من توی چالشش دارم شرکت می کنم که یک ماهه اس و بدک نیست خوبه. دوستش دارم.

البته اینو بگم که من لاغرم ولی این شیکم وامونده!!!!!! الان سایزش 85 ئه!

خب همینا دیگه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Jessica این درد شد درمان من شاهین شهر چت کرفس شورای دانش آموزی دبیرستان دخترانه باب الحوائج کنکور1400 جلسه سخنرانی حجت الاسلام شیخ عباس اخوان ضایعات